loading...
فراسو
شهاب اسکندری بازدید : 8 چهارشنبه 19 تیر 1392 نظرات (0)

روزی خیانت به عشق گفت:دیدی؟من بر تو پیروز شده ام

عشق پاسخی نداد

خیانت بار دیگر حرفش را تکرار کرد

ولی باز هم از عشق پاسخی نشنید

خیانت با عصبانیت گفت:چرا جوابی نمی دهی؟
سپس با لحنی تمسخر آمیز گفت:انقدر بار شکست برایت
سنگین بوده است که حتی توان پاسخ هم نداری؟
عشق به آرامی پاسخ داد:تو پیروز نشده ای

خیانت گفت:مگر به جز آن است که هر که تو آن را عاشق کرده ای
من به خیانت وا داشته ام ؟
عشق گفت:آنان که عاشق خطابشان می کنی بویی از من نبرده اند

........... چرا که عاشقان هرگز مغلوب عشق نمی شوند

دروغ می گفت دیگری را دوست می داشت بارها گفتم دوستم داری؟

گفت آری.

تا دیری خاموش بودم ولی آخر از پای شکیب افتادم و گفتم راست بگو

تو را خواهم بخشید آیا دل به دیگری بستی؟

گفت نه! فریاد زدم گفتم بگو راستش را،هر چه هست تو را خواهم بخشید

و از گناهت هر چند سنگین تر باشد خواهم گذشت...

عاقبت با آرزوی فراوان پیش آمد گفت:مرا ببخش... دیگری را دوست دارم.

گقتم حال که سال ها تو به من دروغ می گفتی.این بار هم من به تو دروغ

گفتم:

تو را نخواهم ببخشید.

دختر كوچكی هر روز پیاده به مدرسه می رفت و بر می گشت .
با اینكه ها آن روز صبح هوا زیاد خوب نبود و آسمان نیز ابری بود ،

دختر بچه طبق معمولِ همیشه ، پیاده بسوی مدرسه راه افتاد.
بعد از ظهر كه شد ،‌ هوا رو به وخامت گذاشت و طوفان و رعد و برق شدیدی درگرفت
.
مادر كودك كه نگران شده بود مبادا دخترش در راه بازگشت از طوفان بترسد

یا اینكه رعد و برق بلایی بر سر او بیاورد ، تصمیم گرفت كه با اتومبیل بدنبال دخترش برود .
با شنیدن صدای رعد و دیدن برقی كه آسمان را مانند خنجری درید ،

با عجله سوار ماشینش شده و به طرف مدرسه دخترش حركت كرد.
اواسط راه ، ناگهان چشمش به دخترش افتاد كه مثل همیشه پیاده به طرف منزل در حركت بود ،

ولی با هر برقی كه در آسمان زده میشد ، او می ایستاد ، به آسمان نگاه می كرد و لبخند می زد
و این كار با هر دفعه رعد و برق تكرار می شد.
زمانیكه مادر اتومبیل خود را به كنار دخترك رساند ، شیشه پنجره را پایین كشید و از او پرسید
:
"
چكار می كنی ؟ چرا همینطور بین راه می ایستی؟
"
دخترك پاسخ داد،" من سعی می كنم صورتم قشنگ بنظر بیاید، چون خداوند دارد مرتب از من عكس می گیرد

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
به وبسایت فراسو خوش امدید امیدوارم لحظات خوبی را در این وبسایت داشته باشید در حال حاضر سایت نویسنده میپذیرد باتشکر مدیریت سایت شهاب اسکندری 09383884713
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خوش امدید

    به وبسایت فراسو خوش امدید امید واریم لحظات خوبی را سپری کنید

    با تشکر مدیریت(شهاب اسکندری )

    آمار سایت
  • کل مطالب : 207
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 12
  • بازدید امروز : 243
  • باردید دیروز : 224
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 243
  • بازدید ماه : 783
  • بازدید سال : 1,849
  • بازدید کلی : 11,519